خانه > گذارش جهانگردان پیرامون زندگی زرتشتیان, تاریخ زرتشتیان از روزگار صفویه تا پایان قاجاریه > گزارش اورسل از وضعیت و رسوم زرتشتیان در روزگار فتحعلی شاه

گزارش اورسل از وضعیت و رسوم زرتشتیان در روزگار فتحعلی شاه

249965_512447535443736_400548920_n
اورسل، جهانگرد فرانسوی که در سال 1818 در زمان فتحعلی شاه از ایران بازدید میکرد، درباره ی «دخمه» و وضعیت اجتماعی زرتشتیان چنین مینویسد: « از خرابه های ری برج سفید و ستبری دیده میشود که نیمرخ آن بالای سراشیبی سیاه رنگ تپه ای نمایان بود. اغلب این لاشخورها بالای این برج مینشستند. اینجا «دخمه یا برج سکوت» یعنی گورستان گبرهای تهران بود(گبر به معنای کافر و لقبی است که مسلمانان به بهدینان زرتشتی داده بودند).
تعداد زرتشتی ها کاملا محدود است. گویا از 150 نفر در تهران و جمعا 8500 نفر در سرتاسر امپراطوری ایران تجاوز نمیکند، که از این عده 6550 نفر در یزد و 1500 نفر در کرمان زندگی میکنند. به این ترتیب تعداد پیروان دین باستانی ایران امبروزه از تعداد یهودی ها (19000 نفر) و مسیحی های ارمنی (45000 نفر) و مسیحی های نسطوری(23000 نفر) کمتر است.(آنگونه که به ما خبر رسیده تا روزگار صفویه سه میلیون از هشت میلیون جمعیت ایرانی ها زرتشتی بودند، اما روزگار صفویه برای زرتشتیان روزگار سیاهی به طوری که دیده شده در روز یک شهر زرتشتی نشین را قتل عام و غارت کرده اند، در این دوره انواع ستم ها به زرتشتیان وارد آمده و به گفته ی شاه عباس آنان سه راه داشتند: یا مسلمان شوند، یا مهاجرت کنند، یا بمیرند، و با این سیاست صفویه و سپس در دوران قاجار تقریبا تمام جامعه زرتشتی ایرانی از میان رفت و همین شمار محدود باقی ماندند اما با این حساب حتی دراوایل دوره قاجاریه شمار زرتشتی ها بسیار بیشتر از رقم 8500 نفر بوده است که با ادامه سیاست های تبعیض آمیز خانواده های زرتشتی یا به هندوستان مهاجرت کرده و جامعه پارسیان هند را تشکیل دادند یا به زور مسلمان شدند و یا قتل عام شدند/ادمین)
اما این آمار تخمینی است که نباید صحت آن را دربست پذیرفت(منظور 8500 تن زرتشتی و اعداد ارائه شده درباره یهودیان و مسیحیان است/ادمین)، زیرا اغلب خانواده هایی که در بیرون خود را مسلمان نشان میدهند، هنوز مخفیانه دور آتش جاوید حلقه میزنند و کتابهای مقدس قدیمی را – بی آنکه مفهوم آن را بدانند – زیر لب زمزمه میکنند. البته برای گریز از اهانت مردم، چنین تقیه ای برای گبران اجباری است، اگر چه آنان به وسیله ی چند شخص با نفوذ کشور که شیفته ی افتخارات باستانی ایران، و شاید بی آنکه مردم بدانند به کیش نیکان خود وابسته و وفادارند، حمایت میشوند، با این وجود وضع گبرها علی رغم کمک هایی که از طرف هم کیشان هندوستانی خود دریافت میکنند و حمایت نیمه رسمی سفارت انگلیس، زیاد قابل تعریف نیست. حتی در یزد عبادتگاه یا «آتشکده» آنان مخفی است. در تهران نیز به وسیله ی یک تاجر بسیار ثروتمند که تبعه دولت انگلستان بود – هرچه تلاش نمودم موفق نشدم به معبد اسرار آمیز آنان راه یابم.
ولی در عوض یکی از روزها توانستیم داخل گورستان آنها را تماشا کنیم: دیواری که دور آن کشیده بودند، در نداشت. به این جهت برای تماشای داخل آن مجبور شدیم از تپه مجاور بالا برویم. گورستان عبارت بود از حیاتی با سنگ های بزرگ، به طور مشخص به مستطیل هایی قسمت شده بود. بالای برج یک نرده گذاشته بودند کهه روی آن لاشخورها جسد یکی از پیروان زرتشت را تکه تکه میکردند.
لاشخورهای دیگر تا گلو سیر خورده بودند، در منقار تکه ای گوشت پوسیده ای برداشته بودند و با سنگینی تمام بالای برج پرواز میکردند. منطظره بسیار چندر آور و نفرت انگیزی بود.
(اورسل در این روایت دخمه زرتشتیان را به تصویر میکشد. دخمه گذاری یکی از سنت های دیرینه ی ایرانیان از دوران ماقبل تاریخ است که البته در طول تاریخ در میان زرتشتیان مخالفانی داشته است و بسیاری از ایرانیان به آن عمل نمیکرده اند، در دوران معاصر نیز به خاطر حفظ وضعیت بهداشت عمومی رسم دخمه گذاری با پیش قدمی ارباب کیخسرو شاهرخ از میان رفت.اما دخمه علی رقم توصیفاتی که بسیاری از اروپاییان آن را نازیبا خوانده اند به خودی خود سودهایی نیز داشته است که از جمله میتوان به: از میان رفتن کامل میکروب های جسد اشاره کرد، در حقیقت حتی عامل و میکروب طاعون نیز در معده ی لاشخور نابود میشود و هیچ ناپاکی و آلودگی به بیرون راه ندارد. سود دیگر این است که زمین های وسیع به وسیله ی گورستانها اشغال نمیشوند و رسوم مرده پرستی و زیارت های قبور مقدسان هیچگاه میان زرتشتیان مرسوم نبوده است/ادمین)

برگرفته از: زرتشتیان ایران پس از اسلام تا امروز/ دکتر کتایون نمیرانیان.

سرچشمه: برگه ی تاریخ زرتشتی

  1. هنوز دیدگاهی داده نشده است.
  1. No trackbacks yet.

دیدگاهی بنویسید